چغازنبیل؛ نیایش در آغوش آسمان

در گستره دشتهای گرم خوزستان، میان شوش و شوشتر، سازهای شگفتانگیز چون پلههایی بهسوی آسمان قد برافراشته است: چغازنبیل. این زیگورات باستانی در حدود ۳۲۰۰ سال پیش، به فرمان شاه ایلامی «اونتاش ناپیریشا» برای ستایش ایزد نگهبان شوش، اینشوشیناک، بنیاد نهاده شد؛ نیایشگاهی که در دل شهر مقدس «دوراونتاش» جای دارد و یکی از نخستین آثار ایرانی ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو است. چغازنبیل – که در زبان لری بهمعنای «تپه سبدیشکل» است – تنها بنایی برای عبادت نبود، بلکه نماد قدرت، هویت و شکوه ایلامیان بود. ساخت آن از خشت خام و آجر، همراه با هزاران کتیبه میخی بر بدنه آجرها، گواه پیوند میان هنر، ایمان و فرمانروایی است. این سازه پلکانی در آغاز پنج طبقه و بیش از ۵۰ متر ارتفاع داشت، اما امروز دو طبقه از آن برجای مانده که همچنان عظمت و ظرافت معماری ایلامی را به رخ میکشد. شهر مذهبی دوراونتاش نیز در اطراف آن شکل گرفت: مجموعهای آیینی با معابد، دیوارهای حفاظتی، دروازهها و سامانه پیچیده آبرسانی، که گواه نبوغ مهندسی و ایمان آن دوران است. اما سرنوشت این شهر مقدس، همچون بسیاری از افسانههای کهن، با آتش و ویرانی پایان یافت. در سال ۶۴۵ پیش از میلاد، سپاه آشور به فرماندهی آشوربانیپال، این قلب تپنده فرهنگ ایلامی را به خاک نشاند. با اینحال، چغازنبیل هنوز ایستاده است – نه فقط بهعنوان سازهای باستانی، بلکه همچون صدایی خاموش از روزگاری که انسان، با خشت و نیایش، آرزوی پرواز تا آسمان را بر زمین نقش میزد.