کوه خواجه؛ افسانهای بر بستر هامون

در دل دشت سیستان، کوهی صخرهای و رازآلود، چون نگینی در میان پهنهی خشکیدهی دریاچه هامون میدرخشد؛ کوه خواجه، تنها بلندی طبیعی این سرزمین، میراثی استوار از گذشتهای دور. این کوه، در شرقیترین مرزهای حکومت اشکانیان، سکونتگاهی مقدس و مکانی آیینی بوده است؛ جایی که دیوارهایش، هنوز زمزمهی دعاها، افسانهها و روایتهای پادشاهی را در خود دارند. کاوشهای باستانشناختی که از اوایل قرن بیستم، از «اورل استین» تا «سید محمود موسوی» در این محوطه انجام شده، شش لایه تاریخی از هخامنشی تا اسلامی را فاش کردهاند. در میان بقایای این مجموعه، قطعهنگارههایی از نقاشیهای دیواری، با رنگهایی محو اما پر رمز، گواهی هستند بر شکوه یک مرکز آیینی–سیاسی. در کاخ کیانی، با تالارهایی ستبر و دیوارهایی آراسته به داستانهای اساطیری، گویی هنوز صدای قدمهای شاهزادگان شنیده میشود. در آتشکدهای که در دل این کوه پنهان است، شعلههای مقدسِ زرتشتیان روزگاری دور، روشناییبخش آیینها بودهاند. قلعه کافرون، در بلندیهای کوه، جایگاه نگهبانان و اشراف بوده؛ حصاری برای پاسداری از رازهای کوه. اما شاید تأثیرگذارترین بخش، نقاشیهای دیواری کوه خواجه باشد؛ آثاری که با سبک ایرانی-هندی، پیوندی میان اسطوره و معنویت پدید آوردهاند و ردپایشان را در هنر ساسانی بهروشنی میتوان دید.
راهنمای بازدید
مدت بازدید
۲ ساعت
مکان
سیستان و بلوچستان، ۳۰ کیلومتری جنوب غربی زابل